حنا یکی از دو همسر الکانا بود.الکانا علاوه بر حنا، همسری دیگر بنام پنیناه داشت. برخلاف حنا که صاحب فرزند نمیشد، پنیناه فرزندان زیادی را برای الکانا به دنیا میآورد. با وجود این الکانا،حنا را بیشتر دوست داشت. همین موضوع باعث آزار حنا توسط پنیناه میشد.
همانطور که گفته شد الکانا این مرد مقدس از قوم بنیاسرائیلحنا را بسیار دوست داشت. به این دلیل پس از قربانی کردن،سهمبیشتری را به حنا اختصاص میداد. این چنین شد که خداوند عذاب نازل کرد و رحم حنارا بست. و او را به طور قطع از داشتن فرزند محروم کرد.
روزی که این دو زوج برای دعا و نیایش جهت بارداری به صومعه رفته بودند، پدر الی با مشاهده دستهایی که به درگاه خداوند دراز شده بودو خالصانه از او تولد نوزادی را میخواستبه آنها وعده داد خداوند دعای آنها مستجاب خواهد کرد و به زودیآنها صاحب فرزندی خواهند شد.
صبح روز بعد آنها از خواب برخواستندبه دعا و نیایش پرداخته و سپس به شهر خود رامالله بازگشتند. این بار به خواست خداوند از همبستری حنا و الکنا فرزندی به دنیا آمد که نام او را سامئول نهادند. سامئول یعنی اجابت شده از جانب خدا.